دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
2
شماره 6-5
2011
08
23
برآورد تولید بهینة نفت خام ایران و سرمایهگذاری مورد نیاز سالیانه برای افق بیست ساله
1
37
FA
محمدناصر
شرافت جهرمی
گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی
mn-sherafat@sbu.ac.ir
حسین
صمصامی
گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی
h-samsami@sbu.ac.ir
اباذر
کریمی راهجردی
دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه اصفهان
a.karimi@ase.ui.ac.ir
<span style="font-family: 'B Zar'; font-size: 12pt; mso-ansi-font-size: 10.0pt;" lang="AR-SA">در این مقاله، تولید بهینة نفت خام و میزان سرمایهگذاری موردنیاز سالانه در بخش تولید نفت خام محاسبه شدهاست. برای این منظور، با توجه به قضیة کان-تاکر و به روش برنامهریزی غیرخطی، ارزش حال سودهای آتی حاصل از فروش نفت، طی دورة 20 سالة آینده حداکثر شدهاست. برای محاسبة سود، توابع هزینه و درآمد معرفی و استفاده شدهاند. تابع هزینه نسبت به نرخ تولید و ذخیرة نفت خام باقیمانده در مخزن غیر خطی و بهصورت نمایی در نظر گرفته شدهاست که نسبت به نرخ استخراج فزاینده و ذخیره در مخزن کاهنده است. در تابع درآمد نفت خام، برای قیمتهای آیندة نفت سه سناریو در نظر گرفته شده و مدل برای هر سه سناریو حل شدهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که تولید تحقق یافتة نفت خام کمتر از میزان استخراج حداکثر کنندة سود است. تولید نفت حداکثر کنندة سود، روزانه حدود 5 میلیون بشکه-برای قیمتهای جاری- و سرمایهگذاری مورد نیاز برای دست یافتن به این تولید، 30 میلیارد دلار به منظور پر کردن شکاف تولید جاری با میزان تولید بهینه برآورد شدهاست.</span>
سرمایهگذاری,برنامهریزی غیرخطی,نفت خام
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57504.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57504_f3e7d0be0a029323a91d7cb765d81947.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
2
شماره 6-5
2011
08
23
بهرة پولی (ربا) و بحران مالی
39
68
FA
پرویز
داودی
گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
p_davoodi@sbu.ac.ir
مهدی
هادیان
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
mehdihadian2002@yahoo.com
بحرانهای مالی متعدد یک قرن گذشته در مناطق مختلف جغرافیایی، این اندیشه را تقویت کرده که بحران و عدم تعادل بازارها، مشخصة ذاتی نظام اقتصاد سرمایهداری است. در این مقاله، تلاش شده تا با بررسی روند تحولات بازارهای مالی، به ویژه طی سه دهة اخیر، نشان داده شود که چگونه وجود نرخ بهره در نظام سرمایهداری به مثابه خط گسلی در سیستم اقتصادی، هارمونی بخش حقیقی و بخش مالی را مختل میکند.
نتایج این بررسی با استفاده از آمار و اطلاعات فصلی بازارهای مالی و حقیقی اقتصاد امریکا طی دورة زمانی 2009-1993، نشان میدهد که وجود ربا و افزایش آن در نظام اقتصادی، باعث گسترش بازار پول میشود که پیامد آن، ایجاد جدایی بین ارزشهای اسمی بخش مالی و ارزشهای واقعی آنها در بخش حقیقی اقتصاد است. با بروز این انفکاک و شدت گرفتن آن، حبابهای قیمتی شکل میگیرد. در این مقطع، تلاش عوامل اقتصادی برای کسب سودهای آسان از حبابهای ایجاد شده، از یک طرف افزایش استقراض و گسترش حجم بازار پول را به همراه دارد که باعث کاهش سهم بخش حقیقی اقتصاد از منابع پولی و در نتیجه کاهش رشد تولید و اشتغال میشود. از طرف دیگر، فعالیتهای سفته بازی، باعث متورمتر شدن حبابهای قیمتی میشوند که نتیجة آن جدایی بیش از پیش بخش مالی از بخش حقیقی اقتصاد است. لیکن هر حبابی سرانجام با واقعیت حقیقی اقتصاد مواجه میشود و سقوط قیمت و بروز بحران مالی را به همراه دارد. به عبارت دیگر پیامد بیشتر شدن انفکاک، شکنندگی نظام اقتصادی و نابودی تریلیونها دلار از ارزش موهومی داراییهای مالی است که در طی دوران قبل خلق شده بود.
نرخ بهره,استقراض,انفکاک,حباب قیمتی,بحران مالی
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57503.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57503_b1b2ad1b0ee7c97cf1f566f01b2b07e0.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
2
شماره 6-5
2011
08
23
اثر تغییر ساختار سنی جمعیت بر تورم در اقتصاد ایران
69
90
FA
محمد
نوفرستی
گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
m-noferesti@sbu.ac.ir
محمدرضا
بازاری اردستانی
کارشناس ارشد علوم اقتصادی دانشگاه شهید بهشتی تهران
mr.bazari@gmail.com
انفجار جمعیتی دهة 60، امروز جمعیت جوانی را در اختیار کشور قرار داده که عمدتاً در گروههای سنی 20 تا 29 سال قرار گرفتهاند. براساسفرضیة دورانزندگیآندو-مادیگلیانی چنانچه توزیع سنی جمعیت یک کشور در حول و حوش گروههای سنی خاصی قرار گیرد، مصرف کل جامعه متأثر از این گروههای غالب خواهد بود. از طرفی تغییر در مصرف کل جامعه، تقاضای کل را تحت تأثیر قرار خواهد داد و آنگاه با استناد به نظریة فشار تقاضای کینز این مسئله میتواند سبب تغییر در قیمتها و بروز تورم شود. از اینرو این مقاله درصدد است با تلفیق دو نظریة فوق به بررسی و تحلیل اثر تغییر در ساختار سنی جمعیت بر تورم در اقتصاد ایران بپردازد.
بدین منظور با استفاده از اطلاعات سریهای زمانی مربوط به دورة 1386-1338 و با تکیه بر تکنیکهای همجمعی و روش خودرگرسیونگستردهوقفه (ARDL) به برآورد الگوی تورم پرداخته شده است. نتایج مؤید آن است که ساختار سنی جمعیت عاملی تأثیرگذار بر تورم در اقتصاد ایران است. یک افزایش در نسبت جمعیت واقع در گروههای سنی 15 تا 24 سال و 55 سال به بالا سبب افزایش تورم و یک افزایش در نسبت جمعیت واقع در سنین 25 تا 54 سال سبب کاهش تورم خواهد شد. از طرفی گروههای سنی 39-35 و <br />44-40 سال به ترتیب بیشترین اثر را بر کاهش تورم دارند.
با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان انتظار داشت که طی سالهای آینده با وارد شدن جمعیت جوان حال حاضر کشور به گروههای سنی بالاتر، به تدریج فشارهای تورمی از جانب جمعیت کاسته شده و تورم روندی نزولی را در پیش گیرد.
تورم,ساختار سنی جمعیت,فرضیة دوران زندگی,همجمعی,الگوی خودرگرسیون گسترده وقفه(ARDL)
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57502.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57502_1d53f4e0f939256ec1c89033b48c4ad0.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
2
شماره 6-5
2011
08
23
تعیین رشد حجم پول بهینه در اجرای سیاست هدفمندی یارانه حاملهای انرژی: رویکرد هدفگذاری تورمی انعطاف پذیر
91
130
FA
حسن
درگاهی
گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی
h-dargahi@sbu.ac.ir
مجتبی
قرباننژاد
دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه شهید چمران
هدف از<br />این مقاله، طراحی یک قاعدة سیاست پولی بهینه برای بانک مرکزی با هدف ثبات سازی<br />تولید و تورم، همزمان با اجرای سیاست هدفمندسازی یارانة حاملهای انرژی در اقتصاد<br />ایران است. بدین منظور ابتدا آثار اصلاح<br />قیمت حاملهای انرژی و اجرای سیاست های جبرانی دولت بر متغیرهای عمدة کلان اقتصاد،<br />بهویژه تولید و تورم، مرور میشود و سپس قاعدة پولی بهینه در چارچوب هدفگذاری تورم انعطاف پذیر و با استفاده از روش کنترل بهینه تصادفی بهدست<br />می آید. در این رابطه یک تابع زیان، شامل توان دوم متغیرهای تورم، رشد شکاف تولید<br />و انحراف رشد حجم نقدینگی از دورة قبل، برای بانک مرکزی انتخاب و با توجه به دو<br />قید منحنی فیلیپس و منحنی تقاضای کل (فرم کاهش یافتة یک الگوی کلان) کمینه و قاعدة<br />پولی بهینه در شرایط اجرای طرح اصلاح قیمت حاملهای انرژی<br />استخراج می شود. در نهایت با جایگزینی قاعدة پولی بهینه بهدست آمده در الگوی<br />اقتصادسنجی کلان، رشد حجم نقدینگی بهینه تحت شرایط مختلف محاسبه می شود. نتایج<br />نشان می دهد که میتوان با اجرای سیاست پولی بهینه، به مهار تورم حاصل از افزایش<br />قیمت حامل های انرژی پرداخت، ضمن آنکه با روش های جبرانی مناسب برای بخش تولید و<br />اجرای سیاستهای طرف عرضه، از طریق افزایش بهره وری، وضعیت تولید را بهبود بخشید.
هدفمندی یارانهها,قیمت حاملهای انرژی,سیاست پولی بهینه,کنترل بهینه,اقتصاد ایران
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57501.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57501_e1d450a3afa8ce689c7e730187ecc99f.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
2
شماره 6-5
2011
08
23
تخمین تابع تقاضای خدمات تلفن ثابت با روش سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل خطی پویا
131
159
FA
علیاصغر
سالم
0000-0003-1360-923X
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
salem207@yahoo.com
ندا
بیات
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
<span style="font-family: 'B Zar'; font-size: 12pt; mso-ansi-font-size: 10.0pt;" lang="AR-SA">با توجه به اهمیت ارتباطات در دنیای امروز، تجهیزات مخابراتی یکی از اقلام لاینفک در زندگی افراد جامعه شده است. در این مقاله، به تخمین تابع تقاضای خدمات تلفن ثابت پرداخته میشود که در تقابلی دو طرفه، به دلیل ظهور کالاهای مکمل همچون اینترنت و دورنگار تقاضای آن افزایش یافته است و از طرفی به دلیل گسترش مصرف کالاهای جانشین مانند تلفن همراه، تقاضا برای آن کاهش مییابد. </span>
<span style="font-family: 'B Zar'; font-size: 12pt; mso-ansi-font-size: 10.0pt;" lang="AR-SA">در این نوشتار، از الگوی سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل خطی پویا استفاده شده است. طبق نتایج به دست آمده کشش قیمت مربوط به تلفن ثابت 34/0- است، همچنین اثرات رفاهی ناشی از تغییرات قیمت مکالمات تلفن ثابت نیز در این پژوهش محاسبه شده است.</span>
تلفن ثابت,سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل خطی پویا,کشش قیمتی,کشش درآمدی,شاخصهای رفاهی
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57500.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57500_166796247984cdd06d72165c1def85eb.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
2
شماره 6-5
2011
08
23
بررسی اثرات افزایش قیمت کالاهای اساسی بر رفاه خانوارهای شهری کشور
161
187
FA
محمدعلی
متفکر آزاد
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
motafaker@tabrizu.ac.ir
پرویز
محمدزاده
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز
pmohamadzadeh@yahoo.com
سید کمال
صادقی
عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
seyedghi@yahoo.com
صمد
حکمتی فرید
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه تبریز
hekmat188@yahoo.com
در این مقاله، با استفاده از روشهای اقتصاد خرد به بررسی تأثیر افزایش قیمت کالاهای اساسی (نان، گوشت، لبنیات، روغن، قند و شکر و سایر خوراکیها) بر رفاه خانوارها پرداخته شده و به کمک دادههای طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری طی سالهای 1387-1376 تقاضای گروههای کالایی خوراکی با استفاده از سیستم مخارج خطی (LES) تخمین زده شده و با استفاده از تغییرات جبرانی (CV) و تغییرات معادل (EV) اثرات تغییر قیمت گروههای کالایی مورد بررسی بر رفاه خانوارها مورد سنجش قرار گرفته است.
نتایج مطالعه نشان میدهد که خط فقر خوراکی سال 1387 خانوارهای شهری کشور برابر 10507959 ریال بود. یافتهها نشان میدهد که گروه نان و روغن کمترین کشش درآمدی کمتر از یک و گروه سایر خوراکیها و انواع گوشت دارای بیشترین کشش مخارجی بالاتر از یک میباشند. میزان تغییرات جبرانی و تغییرات معادل برآورد شده برای تغییرات قیمتی مخارج خوراکی سال 1386 خانوار به ترتیب معادل 3241070 و 3228700 ریال است که 8/17 و 7/17 درصد از کل مخارج خوراکی خانوارهای شهری را تشکیل میدهد.
یارانه,تغییرات جبرانی,تغییرات معادل,درآمد معادل,خانوارهای شهری,کالاهای اساسی
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57499.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57499_64ffc0e95156a1b3923dd6d4233f1231.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
2
شماره 6-5
2011
08
23
ارزیابی رابطة ساختار بازار و قیمت گذاری در صنایع ایران
189
209
FA
محمد نبی
شهیکی تاش
عضو هیئت علمی دانشکدة اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستان
mohammad_tash@yahoo.com
بر مبنای نظریات اقتصاد صنعتی انتظار بر آن است که، در بازارهایی با شدت تمرکز بالا ، شکاف میان قیمت و هزینة نهایی بالا باشد و در صنایعی که شدت تمرکز اندک است، قیمت بهصورت حدی بهسمت هزینة نهایی میل کند. در این مقاله با بررسی 53 صنعت در کد چهار رقمیISIC، الگوی قیمت گذاری در صنایع متمرکز و غیر متمرکز ارزیابی شده است. با توجه به یافتههای این پژوهش، مهمترین صنایعی که شدیداً متمرکزند و حاشیة سود بسیار بالا دارند عبارتاند از: "تولید مواد پلاستیکی به شکل اولیه و ساخت لاستیک مصنوعی"، "تولید کود شیمیایی و ترکیبات ازت"، "تولید مالتا و ماءالشعیر "، " انتشار کتاب و بروشور و کتابهای موسیقی و سایر نشریات"، "تولید فرآوردههای نفتی تصفیه شده" و"تولید محصولات سرامیکی نسوز". در تمامی صنایع نامبرده الگوی قیمتگذاری بهصورت بوده است. همچنین از مهمترین صنایع با شدت تمرکز بالا و مارک آپ بسیار پایین در بخش صنعتی ایران میتوان به صنایعی مانند "فعالیتهای خدماتی مربوط به چاپ "، "تولید موتورهای برق و ژنراتور و ترانسفورماتور"، "پاک کردن و درجه بندی و بسته بندی پسته"، "تولید ماشین آلات کشاورزی و جنگلداری " و "تولید الیاف مصنوعی" اشاره نمود. در این صنایع، قیمت بسیار نزدیک هزینة نهایی بوده است.
قیمت گذاری,هزینة نهایی,صنعت,تمرکز
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57498.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57498_8b9d243de9b3dcbec841ee8056f3e9de.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
2
شماره 6-5
2011
08
23
تأثیر سرمایة کارآفرینی بر تولید و رشد بخش صنعت ایران
211
247
FA
محمدعلی
مرادی
عضو هیئت علمی دانشکدة کارآفرینی دانشگاه تهران
mamoradi@ut.ac.ir
هدف این مقاله سنجش رابطة بین سرمایة کارآفرینی و تولید و رشد بخش صنعت ایران است. از نظریههای تابع تولید و مدلهای رشد درونزا برای تبیین مبانی تابع تولید و مدل رشد بخش صنعت کشور استفاده و مدلهای تجربی شناسایی و تصریح میشود. از دادههای سری زمانی دورة 1385-1353 بخش صنعت، استفاده و با بهکارگیری تکنیک ARDL، روابط بلندمدت و کوتاهمدت بین متغیرهای تابع تولید و مدل رشد برآورد میشود. برای متغیر سرمایة کارآفرینی، از دو نماگر خویشفرمایان و کارفرمایان که عموماً در ادبیات مطرح است، استفاده میشود. بخش صنعت کشور تأیید میکند که رابطة بین کارآفرینی و ارزشافزودة بخش صنعت بهصورت S شکل ملایم است، همچنین نظریة پورتر را تأیید میکند. نتایج برآوردهای مدل تابع تولید نشان میدهد که سرمایة سرانة کارآفرینی - محاسبه شده بر اساس نسبت کارفرمایان به اشتغال - بر تولید و رشد سرانة بخش صنعت از نظر آماری تأثیر مثبت و معناداری دارد و کشش تولیدی بلندمدت آن 37/0 درصد است. همچنین سرمایة انسانی و سرمایة فیزیکی سرانه تأثیر مثبت و معناداری بر تولید و رشد سرانة بخش صنعت دارد. در میان عوامل تولید، بیشترین تأثیرگذاری با کشش تولیدی 54/0 درصد به سرمایة انسانی و پس از آن به سرمایة کارآفرینی تعلق دارد. نتایج آزمونهای علیت وجود رابطة یک طرفه از سمت سرمایة کارآفرینی بر تولید و رشد بخش صنعت را تأیید میکنند.
سرمایة کارآفرینی,نظریههای رشد و کارآفرینی,تابع تولید,مدل رشد درونزا,سریزمانی,ایران
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57497.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_57497_a53f91d5e565203f821c6156fad4aee5.pdf