دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57759220180823Non linear Relationship between Oil Revenue Dependency and Fiscal Instability in Selected Oil Exporter Countries: Threshold Panel Approachرابطه غیرخطی سطح وابستگی به درآمدهای نفتی و ناپایداری مالی در کشورهای منتخب صادرکننده نفت؛ رهیافت دادههای ترکیبی آستانهای12879275FAمحمد صیادیاستادیار گروه اقتصاد انرژی و منابع دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمیعلی ناظمیاستادیار گروه اقتصاد انرژی و منابع دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمیرسول رجبزاده اردلیکارشناس ارشد اقتصاد انرژی دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمیJournal Article20180610The main purpose of the study is to analyze the effective factors on fiscal instability of oil-exporting countries at different levels of dependency on oil revenues based on the threshold panel approach. Due to the ineffectiveness of the overall balance-of-budget indicator in oil countries as the basis for analyzing the government's fiscal policy, in this study, "The ratio of Non- Oil budget deficit to Non- Oil GDP" is used to measure the financial instability indicator in 2006- 2015 period. The findings of the research, while confirming the existence of threshold effect (ratio of the oil revenues to total government revenues) in the model, show that with increasing government revenue due to cash seigniorage as well as rising inflation, financial instability increase. In addition, if the dependence on oil revenues is higher than the threshold level calculated (29%), the effect of dependency on oil revenue on the financial instability index is more than 3 times, when dependency on oil revenue will be lower than threshold level. The findings of this study confirm the necessity of planning and orientation in oil exporting countries in order to reduce the structural dependency of the state budget on oil revenues.هدف اصلی این پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر بر ناپایداری مالی کشورهای صادرکننده نفت در سطوح مختلف از وابستگی به درآمدهای نفتی بر اساس رویکرد دادههای ترکیبی آستانهای است. در این پژوهش از شاخص «نسبت کسری بودجه بدون نفت به تولید ناخالص داخلی بدون نفت» برای سنجش شاخص ناپایداری مالی10 کشور منتخب صادرکننده نفت طی سالهای 2015-2000 استفاده شده است. پس از انجام آزمونهای تشخیص و تأیید الگوی اثرات تصادفی با وابستگی مقطعی و سریالی، ضمن تأیید شدن معناداری آماری اثر آستانهای (نسبت صادرات نفتی به کل صادرات کشور) در الگو، یافتههای پژوهش نشان میدهد که در سطح اطمینان 90 درصد، تأثیر درآمد دولت از حقالضرب پول بر شاخص ناپایداری مالی از نظر آماری مثبت و معنادار است. علاوه بر این، در گروه کشورهای مورد بررسی، زمانی که وابستگی درآمدهای دولت به درآمدهای نفتی از سطح آستانه محاسبه شده (29 درصد) بالاتر باشد، تأثیر وابستگی به درآمدهای نفتی بر شاخص ناپایداری مالی بیش از 3 برابر حالتی است که وابستگی به درآمدهای نفتی کمتر از سطح آستانه باشد. یافتههای این پژوهش، لزوم برنامهریزی و جهتگیری اصولی در راستای کاهش وابستگی ساختاری بودجه دولت به درآمدهای نفتی به منظور کاهش ناپایداری مالی در کشورهای صادرکننده نفت را تأیید میکند.دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57759220180823Financial Stability and Economic Performance: The Case of OPEC Countriesثبات مالی و عملکرد اقتصادی: مطالعه موردی کشورهای عضو اوپک296579276FAمجید آقاییاستادیار گروه اقتصاد دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه مازندران0000-0003-0833-9781محمد امین کوهبراستادیار اقتصاد، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهرحسین احمدی نژادکارشناس ارشد اقتصاد، دانشکده علوم اقتصادی و اداری دانشگاه مازندرانJournal Article20180427Regarding the role of the financial system as a complement to the real sector of the economy, its proper function has always been the focus of concern for economic policy makers. Given the importance of the relationship between financial stability and economic performance, this study investigates it empirically in OPEC countries by using annual data during 2000-2016. To estimate the relationship, we follow the dynamic panel Model an the mentioned model is estimated using the systemic GMM estimator after controlling the effect of countries financial deepening level. In this research, Alternative indicators of financial stability such as: institutional indicators, micro and macro indicators, and author-introduced indicators, and also, economic performance index such as: GDP per capita growth, household per capita consumption growth, and the growth of gross fixed capital formation are used. The results indicate that financial stability has a significant positive effect on economic performance in OPEC countries.با توجه به نقش سیستم مالی به عنوان مکمل بخش واقعی اقتصاد، کارکرد مناسب آن همواره مورد توجه سیاستگزاران اقتصادی بوده و ثبات سیستم مالی یکی از اهداف مهم اقتصادی محسوب میشود. نظر به اهمیت رابطه بین ثبات مالی و عملکرد اقتصادی، در این مطالعه به بررسی تجربی آن در کشورهای عضو اوپک طی دوره زمانی 2000 تا 2016 پرداخته میشود. الگوسازی این رابطه با تکیه بر الگوهای دادههای ترکیبی پویا صورت گرفته و برآورد رابطه مذکور در این مطالعه با استفاده از تخمین زن GMM سیستمی و پس از کنترل کردن سطح تعمیق مالی کشورها صورت گرفته است. شاخصهای مختلف ثبات مالی (شاخصهای نهادی، شاخصهای خرد و کلان و شاخص ساخته شده توسط مطالعه) و عملکرد اقتصادی(رشد تولید ناخالص داخلی سرانه، رشد هزینه مصرفی سرانه خانوار و رشد تشکیل سرمایه ی ناخالص ثابت) به منظور بررسی جنبههای مختلف آن در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتهاند. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه ثبات مالی تاثیر مثبت و معنادار بر عملکرد اقتصادی کشورهای عضو اوپک طی دوره مورد بررسی داشته است.دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57759220180823The Effect of Public Expenditure and Macroeconomic Uncertainty on the Private Sector Investment in Iranاثر مخارج دولت و نااطمینانی اقتصاد کلان بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در ایران679979277FAبهنام الیاس پوراستادیار گروه اقتصاد دانشکده علوم انسانی دانشگاه بجنوردمجید دشتباناستادیار گروه اقتصاد دانشکده علوم انسانی دانشگاه بجنوردسحر دشتبان فاروجیدانشجوی دکتری اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20180609One of the foundations for development and economic growth is the expansion of private sector investment. It is necessary to pay attention to the relevant variables in this regard and to examine their role. Therefore, this study examines the role of macroeconomic uncertainty and public expenditure in determining private investment in Iran based on seasonal and annual data during 1368-1394. For this, first, the macroeconomic uncertainty was extracted using stochastic volatility model. Then, to investigate the effect of macroeconomic uncertainty and public expenditure on private investment, we usedMixed frequency Data Sampling (MIDAS) approach. The results showed that the increase of macroeconomic uncertainty as well as the increase of GDP have negative and positive effectson the private sector investment in Iran, respectively. Furthermore, the public consumption expenditure has a negative and significant effect on private sector investment and significant effect on private sector investment and significant effect on private sector investmentیکی از ارکان توسعه و رشد اقتصادی مبتنی بر گسترش سرمایهگذاری بخش خصوصی است. ازاینرو، توجه به متغیرهای مرتبط در این باره و بررسی نقش آنها امری ضروری است. بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش نااطمینانی اقتصاد کلان و مخارج دولت بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در ایران بر اساس دادههای فصلی و سالانه در بازه زمانی 1368-1394 است. برای این منظور، ابتدا نااطمینانی اقتصاد کلان با استفاده از الگوی تلاطم تصادفی استخراج گردیده و سپس برای بررسی اثر مخارج دولت و نااطمینانی اقتصاد کلان بر سرمایهگذاری بخش خصوصی از روش دادههای ترکیبی با تواتر متفاوت (MIDAS) استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که افزایش نااطمینانی اقتصاد کلان و نیز افزایش تولید ناخالص داخلی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در ایران به ترتیب اثرات منفی و مثبت داشته است. همچنین مخارج مصرفی دولت تأثیر منفی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی دارد.دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57759220180823The Impacts of Privatization on Petrochemical Exports (the Case of Polyethylene)تأثیر خصوصیسازی بر عملکرد صادراتی شرکتهای پتروشیمی ایران (مطالعه موردی: صادرات پلی ـ اتیلن)10112479278FAویدا ورهرامیاستادیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتیحسن درگاهیدانشیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتیفرانک بیرانوندکارشناس ارشد اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20180528Iran is ranked as the second country in Gas production and fifth country in crude oil production and has a petrochemical industry. This Industry has the first place in non-oil exports and privatization is accrued in this industry. In this paper, we study the impacts of privatization on polyethylene exports of four Iran’s petrochemical firms, i.e Amirkabir, Jam, Maroon, Arya Sasol, in the period of 2004-2015 by using the dynamic panel. Results show that in this period, privatization has a negative effect on the weight of exports in this industry. Therefore the privatization processes need to be revised in this industryایران به عنوان دومین کشور تولیدکننده گاز و پنجمین کشور در زمینه تولید نفت خام در جهان، مستعد رشد و توسعه صنعت پتروشیمی است. این صنعت در سالهای اخیر دارنده مقام اول صادارت غیرنفتی کشور بوده و اصلاحات اقتصادی از نوع خصوصیسازی با هدف افزایش بهرهوری در آن انجام شده است. در این مقاله تأثیر خصوصیسازی بر صادرات این صنعت، با تأکید بر عملکرد صادرات پلیاتیلن چهار شرکت پتروشیمی امیرکبیر، جم، مارون و آریاساسول، طی سالهای 1394-1385 با روش دادههای ترکیبی پویا بررسی میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در دوره مورد بررسی، خصوصیسازی اثر منفی بر مقدار صادرات این صنعت داشته است. لذا در فرایند خصوصیسازی صنعت پتروشیمی، چه قبل و چه بعد از انتقال مالکیت بنگاههای اقتصادی، باید تدابیر جدیدی اندیشیده شود. اری بخش خصوصی در ایران به ترتیب اثرات منفی و مثبت داشته است. همچنین مخارج مصرفی دولت تأثیر منفی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی دارد.
دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57759220180823Investigating the Impact of Transportation Investment on Job Creation through Induced Economic Productionبررسی آثار سرمایهگذاری بخش حملونقل بر ایجاد اشتغال از ساز و کار اثر القایی بر تولید12515479279FAرسام مشرفیاستادیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتیمهرداد نجفیدانشجوی دکتری عمران راه و ترابری، دانشگاه پیام نور مرکز تهران شمالمحمود رضا کی منشاستادیار گروه عمران راه و ترابری، دانشگاه پیام تور مرکز تهران شمالJournal Article20180611In this study, the direct and indirect effects of transportation sector investment on the creation of value-added and jobs in the economy were studied. For this purpose, after estimating the relationships using ARDL method for the period of 1959-2014, the short-run, long-run, and error correction models estimated. In long-run estimation, the production elasticity of transportation sector relative to the capital is more than twice as large as non-transport sectors. According to these results, and the finding that 1 percent increase in the total value-added leads to 0.3 percent growth in the job creation in the economy, the effect of transport sector investment on the creation of total value-added and jobs reviewed. The results of the shock scenario simulation in the transport sector investment showed that one percentage increase in this variable generated an average of 0.235% growth in the economic value-added and a 0.07% increase in the number of created jobs during the simulated period. According to the nearly 10% share of transportation on the total value-added, this shows a significant effect. Therefore, given the significant effects of transportation in the economy, this sector has the relative ability to develop direct and indirect employment from the channel of production boost.در مطالعه حاضر، اثر مستقیم و غیرمستقیم هر واحد سرمایهگذاری در بخش حملونقل بر ایجاد ارزشافزوده و اشتغال در اقتصاد بررسی گردید. بدین منظور، پس از تخمین روابط با روش رگرسیون خودبازگشتی با وقفههای توزیعی در دوره 1393-1338، روابط پویای کوتاهمدت، بلندمدت و تصحیح خطا برازش شد و یک الگوی اقتصادسنجی کوچکمقیاس طراحی گردید. مطابق برآورد روابط بلندمدت، کشش تولیدی بخش حملونقل نسبت به سرمایه در تخمین نقطهای، بیش از دو برابر بخشهای اقتصادی غیرحملونقلی است. با توجه به نتایج و این یافته که هر یک درصد افزایش در میزان خلق ارزشافزوده کل منجر به 3/0 درصد رشد تعداد مشاغل کشور میشود، اثر سرمایهگذاری در بخش حملونقل بر ایجاد ارزشافزوده کل و ایجاد اشتغال در کشور بررسی شد. نتایج شبیهسازی سناریوی تکانه در سرمایهگذاری بخش حملونقل، نشان داد که هر یک درصد افزایش این متغیر بهطور متوسط باعث رشد 235/0 درصدی خلق ارزشافزوده اقتصادی و رشد 071/0 درصدی تعداد شاغلان در دوره شبیهسازی گردیده که با توجه به سهم کمتر از 10 درصدی حملونقل از ارزشافزوده کل، اثر قابلتوجهی است. بنابراین با توجه به اثرات القایی قابلتوجه بخش حملونقل در اقتصاد کشور، این بخش از قابلیت نسبی برای توسعه اشتغال مستقیم و غیرمستقیم از کانال تقویت تولید برخوردار است.دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57759220180823An Axiomatic Analysis of the Optimal Rate of Interest in the Bewley Modelsتحلیل آگزیوماتیک نرخ بهره بهینه در الگوهای بیولی15518379280FAسید عقیل حسینیاستادیار گروه اقتصاد دانشکده علوم انسانی دانشگاه یاسوج0000-0001-8666-3208محمد واعظ برزانیدانشیار گروه اقتصاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهانرسول بخشی دستجردیدانشیار گروه اقتصاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهانافشین پروردهدانشیار گروه آمار دانشکده علوم دانشگاه اصفهانJournal Article20180604The main question of this study is that in an environment that we have only precautionary demand for money and assets, which rate of interest assures existence and optimality of equilibrium. This economic environment has two essential properties: heterogeneous agents that face to idiosyncratic risk, and incomplete markets without possibility of complete insurance by means of lending for hedging this risks. In this environment, agents hold precautionary savings in the form of a single asset such as fiat currency, credit, and capital for self-insurancing themselves against idiosyncratic income fluctuations. Bewley models are formed in this environment. In this paper, by using the axiomatic method, we will prove that when agents have access to the two forms of assets for self insurancing, i.e. fiat currency and credit, the necessity of decreasing the interest rate (more than time preference rate) for convergence of consumption and asset and the existence of monetary equilibrium are still true.این مطالعه به این مسئله میپردازد که در فضایی که بر «تقاضای احتیاطی» برای نگهداری پول و دارایی تمرکز شود، چه نرخ بهرهای «وجود» و همچنین «بهینگی» تعادل پولی را تضمین خواهد نمود. فضای مورد تحلیل در این مقاله دارای دو ویژگی اساسی است: «عوامل ناهمگن» که با ریسکهای منحصر به فرد مواجه هستند؛ و «بازارهای ناقص» که در آنها امکان بیمه کامل در برابر این ریسکها از طریق وامگیری وجود ندارد. در چنین فضایی افراد برای «بیمه شخصی» خویش در برابر نوسانات درآمدی «مختص به شخص» اقدام به پسانداز احتیاطی از طریق انباشت یک دارایی منحصربفرد از قبیل پول دستوری، اعتبار و یا سرمایه مینمایند که اصطلاحاً «الگوهای بیولی» نامیده میشوند. در این مقاله با روش آگزیوماتیک اثبات شده است که در حالت وجود همزمان دو دارایی یعنی پول دستوری و اوراق قرضه نیز همچنان نتایج اصلی الگوهای بیولی صادق است؛ یعنی ضرورت دارد نرخ بهره به کمتر از نرخ رجحان زمانی کاهش یابد تا مصرف و دارایی همگرا شوند و تعادل پولی محقق شود.