دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
11
2
2020
08
22
نقش صندوق توسعه ملی در ایجاد رشد اقتصادی و مهار تورم
1
27
FA
زهرا
نوروزی
دانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
mtr.norouzi@yahoo.com
مجید
مداح
دانشیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
majid.maddah@semnan.ac.ir
محمد
نوفرستی
دانشیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
m-noferesti@sbu.ac.ir
10.29252/jem.2021.220590.1573
از بدو تأسیس صندوق توسعه ملی در سال 1389 تا سال 1398 بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز در اختیار این صندوق قرارگرفته است. نقشی که برای این صندوق تعیینشده است، تأمین مالی پروژههای سرمایهگذاری و حفظ ثروت جامعه برای نسلهای آینده است. این مقاله سعی دارد اثر وجودی صندوق توسعه ملی بر سطح کلان اقتصاد را، بهویژه بر ایجاد رشد اقتصادی و مهار تورم، مورد بررسی قرار دهد. در این راستا یک الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری با 25 معادله رفتاری، 7 معادله ارتباطی و 62 رابطه تعریفی و اتحادی تنظیم شده است که 200 متغیر در رابطه با چهار بازار کالاها و خدمات، پول، ارز (تراز پرداختها) و کار را در برمیگیرد. معادلات الگو با استفاده از دادههای سری زمانی سالهای 1396-1338 به روش همجمعی برآورد شده و اعتبار الگو به کمک شبیهسازی پویا سنجش و تأیید شده است. سپس الگو برای شبیهسازی وضعیت عدم وجود صندوق در اقتصاد کشور باحالت وجود آن مقایسه شده است. نتایج الگو حاکی از آن است که حضور صندوق در مقایسه با نبود آن در اقتصاد کشور سبب شده تا در دوره زمانی 1396-1390 بهطور متوسط نرخ رشد اقتصادی 2/2 واحد درصد افزایش، نرخ تورم 5/1 واحد درصد کاهش و نرخ بیکاری 1/2 واحد درصد کاهش داشته باشد. درعینحال اگر سهم صندوق از درآمدهای نفتی به دلیل کاهش آن از سال 1394 تقلیل نمییافت، شرایط بهتری بر اقتصاد حاکم میبود.
الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری,شبیهسازی پویا,صندوق توسعه ملی
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100963.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100963_cc43baf6aa7156eaf8def000137fb77a.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
11
2
2020
08
22
بررسی رابطه بین اندازه دولت و نابرابری توزیع درآمد در ایران: رهیافت الگوی خودرگرسیونی برداری مارکوف سوئیچینگ
29
64
FA
جلال
منتظری شورکچالی
استادیار پژوهشکده اقتصاد و مدیریت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
jalalmontazeri@gmail.com
مهدی
زاهد غروی
استادیار گروه اقتصاد دانشکده علوم انسانی دانشگاه آیتاللّه بروجردی، بروجرد، ایران
zahed_gharavi@yahoo.com
10.29252/jem.2021.185532.1532
رابطه بین اندازه دولت و نابرابری توزیع درآمد یکی از موضوعات مناقشهانگیز در حوزه اقتصاد بخش عمومی است. بر این اساس و با توجه به اهمیت اثربخشی سیاستهای توزیعی دولت در مبارزه با پدیده فقر و تعدیل فاصله طبقاتی، مطالعه حاضر با استفاده از رهیافت الگوی خودرگرسیونی برداری مارکوف سوئیچینگ و دادههای دوره زمانی 1396- 1348 به بررسی رابطه بین اندازه دولت و نابرابری توزیع درآمد در اقتصاد ایران پرداخته است. یافتههای این مطالعه ضمن تأیید دیدگاه همیلتون نشان میدهد که رابطه بین اندازه دولت و نابرابری توزیع درآمد در اقتصاد ایران یک رابطه خطی نبوده و اساساً تحت تأثیر مقتضیات زمانی قرار داشته است. همچنین، یافتهها نشان میدهند که تنها در رژیم صفر (دوره زمانی 1362-1348) یک رابطه علّی یکطرفه مثبت از نابرابری توزیع درآمد به سمت اندازه دولت وجود داشته، در حالیکه در رژیم یک (دوره زمانی 1396- 1363) هیچ نوع رابطه علّی بین دو متغیر تحت مطالعه مشاهده نشده است. به عبارت دیگر، میتوان از تلاش در جهت بهبود وضعیت توزیع درآمد - در کنار وفور درآمدهای ارزی نفتی – به عنوان یکی از عوامل اندازه بزرگ دولت در دوره زمانی 1362- 1348 نام برد. همچنین، نکته حائز اهمیت دیگر این است که در هیچ یک از دو رژیم تحت بررسی، هیچگاه اندازه بزرگتر دولت منجر به توزیع برابرتر درآمد در اقتصاد ایران نشده است.
اندازه دولت,نابرابری توزیع درآمد,خودرگرسیونی برداری مارکوف سوئیچینگ,ایران
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100964.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100964_8d019c66bfbbb7ebf89ad6809b0f2adb.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
11
2
2020
08
22
نقد نظریه ضریب فزاینده پایه پولی و برخی دلالتهای اقتصاد کلان نظریه خلق اعتبار بانکی
65
96
FA
فرشاد
مؤمنی
استاد گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
farshad.momeni@gmail.com
عباس
شاکری
استاد گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
shakeri@ifco.ir
محسن
مقیسه
دانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
mohsen.moghiseh68@gmail.com
10.29252/jem.2021.185172.1481
مناقشه بین حامیان دو نظریه «خلق اعتبار بانکی» و «ضریب فزاینده پایه پولی» در مورد نحوه خلق پول بانکی از دهه 1920 میلادی آغاز شد و تا قبل از بحران مالی 8-2007 با غالب شدن دیدگاه ضریب فزاینده به پایان رسید. اما پس از بحران مالی بسیاری از بانکهای مرکزی، نهادهای مالی بینالمللی و اقتصاددانان برجسته اذعان کردند که روایت نظریه ضریب فزاینده از ماهیت واسطهگری هر بانک و نحوه خلق پول سیستم بانکی نادرست است. بحران مالی دهه اخیر نشان داد نه تنها بحرانی در اقتصاد بلکه بحرانی در علم اقتصاد نیز وجود دارد که ناشی از فهم نادرست ماهیت بانک و فرایند خلق پول بانکی است. زیرا این واقعیت که هر بانک بصورت فردی دارای توانایی خلق پول (اعتبار) است و در هنگام خلق پول، سند بدهی خود را منتشر میکند (نظریه خلق اعتبار بانکی)، موجب معکوس شدن برخی از نظریههای اقتصاد کلان میشود و دلالتهای عمیقی برای فهم بسیاری از پدیدهها و مفاهیم دیگر در اقتصاد دارد. در مقاله حاضر ابتدا با روش تحلیلی-توصیفی، مطالعه اسناد کتابخانهای و با استفاده از تحلیل حسابداری به بررسی خطاهای نظریه ضریب فزاینده پرداخته شده است و سپس برخی از دلالتهای اقتصاد کلان نظریه خلق اعتبار بانکی از جمله برای نرخ بهره، پسانداز و سرمایهگذاری با روش تحلیلی-توصیفی و مطالعه اسناد کتابخانهای مطرح میشود.
پول,بانک,خلق پول,ضریب فزاینده,خلق اعتبار بانکی
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100968.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100968_bc6e307028464126fb87756777010450.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
11
2
2020
08
22
بررسی تأثیر بهرهوری، سیاستهای مالی و پولی بر رفاه اجتماعی در شرایط تعهدی و مبتنی بر مسأله رمزی
97
124
FA
مریم
امامی میبدی
0000-0001-6210-8007
استادیار اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شاهینشهر، شاهینشهر، ایران
m.emamimibodi@yahoo.com
مجید
صامتی
استاد گروه اقتصاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
majidsameti@ase.ui.ac.ir
حسین
شریفی رنانی
0000-0002-5072-3616
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
h.sharifi@khuisf.ac.ir
10.29252/jem.2021.184876.1448
سیاستگذاری اقتصادی، به مجموعه اقدامات و دخالت های دولت در اقتصاد به منظور تحقق اهداف اقتصادی و اجتماعی معین، با استفاده از ابزارهای تحت مهار خود در چارچوب امکانات و محدودیتها اطلاق می شود. هدف اساسی از سیاستگذاری های دولت، عبور از وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب است. هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر سیاستهای مالی و پولی وتغییرات نرخ بهرهوری بر میزان رفاه اجتماعی در شرایط تعهدی با استفاده مسأله رمزی است، لذا با استفاده از مسأله رمزی متغیرهای مصرف بخش خصوصیو اوقات فراغت استخراج ودر قالب سه سناریو برای شرایط تعهدی و بدون تعهد در بازده زمانی 95-1350 کالیبراسیون وبانرم افزار متلب شبیهسازی شده است. نتایج حاکی از این امر است که؛ بالاترین رشد مصرف و رفاه ناشی از رشد بهرهوری بوده و تغییرات سیاست مالی وپولی تأثیرات کاهنده بر مصرف و رفاه دارد. درنتیجه، با وجود شرایط تعهدی در اقتصاد ایران ومسأله حاد بیکاری، دولت باید در تعیین سیاست مالی وپولی، با نگاه واقع بینانه برای افزایش رفاه اجتماعی در برنامههای اقتصادی کشور توجه خاص به اشتغال گروههای پایین درآمدی داشته و اقشار جامعه را از حالت کمک گیرنده صرف به افراد مسئول و متعهد تبدیل نماید.
سیاست مالی و پولی,بهرهوری,شرایط تعهدی,رفاه اجتماعی,مسأله رمزی
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100965.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100965_5f0d57f86f6ec401bcf8c6380567e5ab.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
11
2
2020
08
22
بررسی آثار شوک ناشی از ویروس کرونا بر اقتصاد ایران: کاربرد الگوی خودرگرسیون برداری جهانی
125
153
FA
عمادالدین
سخائی
دانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
e.sakhaei@gmail.com
مرتضی
خورسندی
دانشیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
mkhorsandi57@yahoo.com
تیمور
محمّدی
دانشیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
mohammadi@atu.ac.ir
حمیدرضا
ارباب
دانشیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
arbab@atu.ac.ir
10.29252/jem.2021.185229.1492
همهگیری و شیوع سریع ویروس کرونا اثرات منفی بزرگی بر اقتصاد جهانی داشته که در این مقاله شوک منفی آن بر اقتصاد ایران و چند کشور منتخب مورد ارزیابی قرار میگیرد. بدین منظور از الگو خودرگرسیون برداری جهانی و دادههای سالهای 2019-1990 میلادی بصورت فصلی برای 34 کشور استفاده شده است. نتایج این مقاله نشان میدهد شوک منفی تولید ناخالص داخلی جهانی، تولید چین را بلافاصله 7/0 درصد کاهش میدهد و تا سه سال پایدار است. شوک جهانی باعث کاهش رشد اقتصادی کشورهای هند، اروپا و آمریکا به ترتیب معادل 18/0، 5/0 و 2/0 شده است. شوک منفی بر بازارهای سهام فقط بر بازار سرمایه ایران تأثیر نداشته و باعث ریزش بازار سرمایه در کشورهای منتخب شده است. شوک ویروس کرونا فقط از طریق کاهش تولید ناخالص داخلی بر اقتصاد ایران اثرگذار است اما با توجه به اینکه شوک بر تولید است، اثر آن ماندگار و تأثیر آن بیشتر است و در مرحله اول باعث کاهش 9/1 درصدی تولید ناخالص داخلی کشور میشود.
شوک اقتصادی,متغیرهای اقتصاد کلان,روابط تجاری,خود رگرسیون بردار جهانی,توابع کنش-واکنش جهانی
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100967.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100967_1170173584d03a16e13e18ea2e8cddd9.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
11
2
2020
08
22
اندازهگیری دورکاری و شوک عرضه نیروی کار ناشی از بحران کرونا در ایران
155
180
FA
محمد شریف
کریمی
استادیار گروه اقتصاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
sharifkarimi2@yahoo.com
الهام
حشمتی دایاری
دانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
el.heshmati@yahoo.com
ازاده
شهاب
دانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
shahab_aadeh@yahoo.com
10.29252/jem.2021.185211.1487
شیوع ویروس کرونا در جهان رنج و سختی فراوانی را برای جامعه بشری به همراه داشته است؛ اما این رنج و سختی به بیماری و مرگومیر محدود نبوده و اقتصاد جهان را در معرض خطر قرار داده و شوک اقتصادی ناشی از آن بر پیکره اقتصاد در سراسر جهان قابلتوجه است. بسیاری از کشورها برای مهار این ویروس قرنطینههای گسترده و محدودیتهای وسیعی وضع کردهاند. ایران نیز با اعمال فاصلهگذاری اجتماعی و تعطیلی مشاغل غیرضروری سعی در کنترل اشاعه این بیماری داشته است. از اینرو کرونا توانسته است اخلال اقتصادی عمدهای را بهجای بگذارد. لذا در این مطالعه با محاسبه شاخص دورکاری و طبقهبندی مشاغل و فعالیتها در دو گروه ضروری و غیرضروری، شوک عرضه ناشی از بحران کرونا بر پیکره اقتصاد ایران موردمحاسبه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که شوک عرضه کل معادل 34% بوده و به تفکیک گروههای شغلی اصلی بیشترین شوک عرضه در گروههای شغلی «صنعتگران و کارکنان مشاغل مربوط» و «کارگران ساده» به ترتیب با میزان 70% و 62% بوده است.
ایران,شاخص دورکاری,شوک عرضه,کرونا
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100966.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100966_d4f071f4daaf9835b6a06ae288bded8d.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
اقتصاد و الگو سازی
2476-5775
2676-7015
11
2
2020
08
22
وابستگی بین بازدهی بورس، بازدهی طلا و گسترش ویروس کرونا در ایران: رویکرد توابع کاپیولا
181
221
FA
شهرام
فتاحی
دانشیار گروه اقتصاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
sfattahi@razi.ac.ir
سعید
کیان پور
مربی گروه اقتصاد دانشگاه پیام نور، همدان، ایران
s_kianpoor@pnu.ac.ir
10.29252/jem.2021.185233.1493
تأثیر گسترش ویروس کووید 19 جزو جدایی ناپذیر اقتصادهای دنیا شده است. در این راستا تأثیر آن بر بازارهای مالی به عنوان یک شاخص موثر اقتصاد مطرح است. هدف پژوهش حاضر الگوسازی وابستگی بین بازدهی بورس، طلا و کووید 19 در کشور ایران است. در این تحقیق به تجزیه وتحلیل رابطه میان بازده بازارهای بورس اوراق بهادار، سکه و کووید 19 با استفاده از روش توابع کاپولا و شبیهسازی مونت کارلو با زنجیره مارکوف با استفاده از نرم افزار متلب در دوره زمانی 1399-1398 و با استفاده از دادههای روزانه پرداخته شده است. براساس نتایج این تحقیق بین بازدهی بازار بورس و بیماری کووید 19 وابستگی دنبالهای بالایی و پایینی مشابه وجود دارد و در زمان بازدهی شدید مثبت و منفی، وابستگی آنها بیشتر خواهد شد و به عبارت دیگر سرایت وجود دارد. همچنین بین بازارهای طلا و بیماری کووید 19 وابستگی دنبالهای متقارن وجود دارد. بنابراین با گسترش شیوع کووید 19، بازدهی بازار طلا ثابت باقی مانده است.
بازدهی,بازار بورس اوراق بهادار,بازار سکه,توابع کاپولا,کووید 19
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100975.html
https://ecoj.sbu.ac.ir/article_100975_23e5ff1034c2ce7263089ca09049e14b.pdf