دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-577572720161121The Impact of Product Quality Improvement on Economic Growth in an Endogenous Growth Model: Emphasizing on Innovation in the Production Processتأثیر پیشرفت کیفی تولیدات بر رشد اقتصادی ایران در یک الگوی رشد درونزا: با تأکید بر ابداع در فرآیند تولید12452237FAرحیم دلالیگروه اقتصاد، دانشکده عاوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهاننعمت اله اکبریگروه اقتصاد، دانشکده عاوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهانحجت ایزدخواستیگروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتییاسر بلاغیدانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه کرمان0000-0002-2203-6608Journal Article20151221Determining optimal path of economic variables in order to reach a specific target has great importance in optimal control method. In this study, with the use of Schumpeter's endogenous growth model, we analyse the role of invention, innovation and investment in research and development on economic growth. Also, through dynamic optimization method the path of Iranian economic growth in long run was obtained. The results of simulation with using indicates that optimal growth has positive relation with return on research and development, product quality, scale of economy and the period of planning. Also, optimal growth has negative relation with the time preference.تعیین مسیر بهینهی متغیرهای اقتصادی به منظور رسیدن به یک هدف مشخص از اهمیت ویژهای برخوردار است که با استفاده از روش کنترل بهینه حاصل میشود. در این پژوهش، با استفاده از الگوی رشد درونزای شومپیتری نقش اختراع، ابداعو سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه بر رشد اقتصادی تحلیل شده است. سپس، از طریق بهینهسازی پویا، مسیر رشد اقتصادی ایران در بلندمدت بدست آمده است. نتایج حاصل از شبیهسازی نشان دهنده این است که رشد بهینه با نرخ بازدهی بخش تحقیق و توسعه، ضریب کیفیت تولید، مقیاس اقتصاد و دوره برنامهریزی رابطهی مثبت دارد. همچنین، رشد بهینه با رجحان زمانی رابطه منفی دارد.دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-577572720161121The Threshold and Nonlinear Effect of Real and Nominal Variables on Inflation: the TAR Approachتاثیر آستانهای و غیرخطی متغیرهای اسمی و حقیقی بر تورم: رویکرد خودرگرسیونی آستانهای255452238FAمحسن مهرآراگروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهرانمحسن بهزادی صوفیانیدانشجوی دکتری اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانJournal Article20160417The aim of this study is to examine the nonlinear behavior of nominal and real variables on inflation based on seasonal data for the period 1990:3-2014:1 using TAR model. Liquidity growth recognized as threshold variable and rate of 5.57 percent (22.28 percent per year) as the threshold value. In the regime of low liquidity growth, inflationary expectations and the exchange rate fluctuations are the most important determinants of inflation in the economy. In addition, price levels in the low regime lost its long-run equilibrium relationship with other nominal and real variables. In high liquidity growth regime, inflationary expectations, liquidity growth and inflationary uncertainty are considered as the most important determinants of inflation. In addition, the price level deviation from long-run equilibrium relationship is an important factor in the inflationary acceleration, so inflation reacts to this gap rapidly. GDP and its lag in the both regimes is anti-inflationary and this impact is much stronger in low regime and oil revenues in each regime has no such an inflationary effects.در این مطالعه با اتخاذ الگوی خود رگرسیون آستانهای به بررسی رفتار غیرخطی و آستانهای متغیرهای اسمی و حقیقی بر تورم مبتنی بر دادههای فصلی دورهی 1393:4-1369:2 پرداخته شدهاست. رشد نقدینگی به عنوان متغیر آستانه انتخاب و مقدار 57/5 درصد (28/22 درصد سالانه) به عنوان حد آستانه این متغیر برآورد میشود. در رژیم رشد نقدینگی پایین، انتظارات تورمی و نرخ ارز به عنوان مهمترین عوامل تعیین کننده تورم در اقتصاد ایران شناسایی میشوند. به علاوه در این رژیم سطح قیمتها رابطه تعادلی بلندمدت خود را با دیگر متغیرهای حقیقی و اسمی از دست میدهد. در رژیم رشد نقدینگی بالا، انتظارات تورمی، رشد نقدینگی و نااطمینانی تورمی مهمترین عوامل تعیینکننده تورم به حساب میآیند. به علاوه انحراف سطح قیمتها از رابطه تعادلی بلندمدت عامل بسیار با اهمیتی در شتاب تورمی بوده، به طوری که تورم به این شکاف به شدت واکنش نشان میدهد. تولید ناخالص داخلی و وقفه آن در هر دو رژیم اثرات ضد تورمی دارند و این اثرات در رژیم پایین بیشتر محسوس است و درآمدهای نفتی در هر یک از رژیمها تاثیرات با اهمیتی بر تورم نداشته است.دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-577572720161121Forecasting Monthly Inflation Rate: Application of ECM-MIDAS Modelپیشبینی نرخ تورم ماهانه: کاربرد الگوی تصحیح خطای دادههای ترکیبی با تواتر متفاوت557052239FAمحمد نوفرستیگروه اقتصاد، دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتیمحبوبه بیاتکارشناس ارشد اقتصاد دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20160713This paper employs a mixed frequency error-correction model in order to forecast monthly inflation rate for variables sampled at different frequencies. It is shown that the precision of the model is confirmable according to out of sample predictions for months Mehr and Aban of 1395. The model is then used to predict the inflation rate of the month Azar of 1395 for which no data is released yet. The predicted inflation rate, after revising three times as new information become available through time, was turned out to be 8.8 percent.در مقاله حاضر به منظور پیشبینی نرخ تورم ماهانه با استفاده از دادههای سری زمانی نمونه گیری شده باتواترهای متفاوت، از الگوی تصحیح خطای میداس استفاده شده است. برای بررسی دقت پیشبینی الگو، نرخ تورم ماههای مهر و آبان سال 1395 در الگو مورد استفاده قرار نگرفته و مقادیر تورم این دو ماه پیشبینی شده است. سپس به وسیله دادههای هفتگی منتشر شده از متغیرهای توضیح دهنده، مقادیر این پیشبینیها مورد تجدید نظر واقع شدهاست. در عین حال الگو برای ماه آذر 1395، یعنی آخرین ماهی که تا زمان تدوین این مقاله نرخ تورمی از سوی بانک مرکزی برای آن گزارش نشده است، یک پیش بینی اولیه و سه تجدید نظر با توجه به اطلاعات منتشر شده جدید انجام شده، و در نهایت این نرخ برابر 8/8 پیشبینی شده است. دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-577572720161121Estimating Tax Buoyancy using Co-integration Techniqueبرآورد کشش شناوری مالیاتی به روش همجمعی719652240FAمجید فداحگروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری دانشگاه سمنانزهرا نوروزیدانشجوی دکتری گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری دانشگاه سمنانJournal Article20160531An important question related to a tax system is that how fast the tax revenues respond to economic growth. Would the percentage change in tax revenue be more or less than the GDP growth rate? This information has value to the policy makers in order to judge the appropriateness of a tax system and induce changes if necessary. The index which normally provide such an information is the tax buoyancy. This article attempts to estimate tax buoyancy using co-integration technique, and Auto-regressive Distributed Lag (ARDL) method for the period 1359-1393. The results based on the long run equilibrium relations indicate that total tax buoyancy as well as direct and indirect tax buoyancy are more than one. This finding indicate that tax revenues grow faster than the GDP growth rate. Hence the share of tax revenue in the government budget would increases over time and there is no need to adjust the tax system and the tax rates. یکی از سؤالات مهم پیشروی نظام مالیاتی کشور چگونگی میزان رشد مالیاتها در مقایسه با رشد تولید ناخالص داخلی است. علم به این مسأله به سیاستگذاران مالیاتی کمک میکند تا تصویری از درآمدهای مالیاتی آتی کشور در رابطه با رشد تولید ناخالص داخلی را در اختیار داشته و با توجه به تحولاتی که در تولید ناخالص داخلی رخ میدهد، در صورت لزوم تعدیلات لازم را در نظام مالیاتی و نرخهای مالیاتی به انجام رسانند. کشش شناوری مالیاتی شاخصی است که بطور معمول برای چنین امری مورد استفاده قرار میگیرد. این مقاله با استفاده از آمار سری زمانی سالهای 1393-1359 به روش همجمعی و با استفاده از الگوی خودرگرسیون با وقفههای گسترده کشش شناوری مالیاتی را مورد برآورد قرار داده است. نتایج روابط تعادلی بلندمدت حاکی از آن است که مالیات کل و مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم دارای کشش شناوری مالیاتی بزرگتر از واحد هستند. این نشان میدهد مالیاتهای مورد اشاره با رشد بیشتری نسبت به رشد اقتصادی کشور افزایش مییابند. در نتیجه سهم درآمدهای مالیاتی در بودجه دولت در آینده افزایش داشته و نیاز چندانی به تعدیل نظام مالیاتی و نرخهای مالیاتی احساس نمیشود. دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-577572720161121Estimation and Comparison of Energy Efficiency in Iran’s Economic Sectorsبرآورد و مقایسه کارایی انرژی در بخشهای اقتصادی ایران9712252241FAمحمدعلی کفاییگروه اقتصاد دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتیپریا نژاد آقائیان وشکارشناس ارشد اقتصاد انرژی دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20160711Energy is one of the main inputs of production process. The scarcity of this valuable input has increased the importance of attention to its efficiency and higher energy efficiency leads to higher economic growth rates. The goal of this research is to estimate energy efficiency in quadruple sectors (agriculture, industry, transportation and services) of Iran’s economy, separately with the aim of increasing precision of calculations and improving quality of results. The efficiency of energy consumption in these four sectors is estimated with the use of a translog stochastic frontier analysis (SFA) and data for 1373-1391, based on theoretical and empirical grounds. Findings indicate that not only energy efficiency of these sectors were declined during the period considered, but the average energy efficiency of all sectors had also a declining trend. The technical efficiency in all sectors were increasing, of course slowly, in contrast to the trend of energy efficiency. The services sector has the lowest energy efficiency.انرژی یکی از اصلیترین نهادهها در فرآیند تولید محسوب میشود و کمیابی این نهاده ارزشمند بر اهمیت توجه به کارایی مصرف آن افزوده است، ضمن این که کارایی بالاتر انرژی به نرخهای بالاتر رشد اقتصادی میانجامد. هدف این پژوهش برآورد کارایی انرژی در بخشهای چهارگانه اقتصاد ایران (کشاورزی، صنایع، حمل و نقل و خدمات) به تفکیک و به منظور افزایش دقت محاسبه و صحت نتیجهگیری است. کارایی مصرف انرژی در این بخشها با استفاده از روش تابع تولید مرزی تصادفی ترانسلوگ و دادههای دوره 91-1373 و مبتنی بر مبانی نظری و شواهد تجربی برآورد میشود. یافتهها حاکی از آن است که نه تنها کارایی انرژی هر بخش در طول دوره مورد بررسی کاهش یافته، بلکه میانگین کارایی انرژی کل بخشها نیز روندی نزولی داشته است، همچنین کارایی فنی در همه بخشهای اقتصادی برخلاف روند تحول کارایی انرژی، همواره در حال صعود البته با آهنگی کند بوده است. کمترین کارایی انرژی مربوط به بخش خدمات است.دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-577572720161121Evaluating the Effect of Increasing in Level of Prices on Urban Welfare: Compensatory Variation Approach and Preference Functionارزیابی اثر افزایش سطح قیمتها بر تغییرات رفاهی خانوارهای شهری: رویکرد تغییرات جبرانی و تابع ترجیحات12315252242FAغلامرضا زمانیانگروه اقتصاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستانالهام شیواییکارشناسارشد علوم اقتصادی گروه اقتصاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستانJournal Article20160517The Iranian government spends billions of Rials for basic goods each year to maintain or Increase consumer's welfare level. Meanwhile the rise of inflation reduces their welfare levels. If the government attempts to compensate these negative effects a measure for assessing the severity of consumers' effectiveness is necessery. The purpose of this paper is to measure the negative welfare effects resulting from rise of inflation rate on the consumers' welfare through extracting and calculating compensating variation (CV) based on the AIDS expenditure function. The findings given the CV criterion reflects that in order to compensate the welfare effects (over the 1975-2013 period) the government should have paid on average 13 percentage of total expenditure annually to every urban household with size 4.5 person. Measuring the CV correlation coefficient with the annual inflation rate of different commodity groups indicate that the commodity groups of housing, Food and Health Care have the highest negative welfare effect with 96, 61 and 67 percent on the urban consumers respectively.در اقتصاد ایران دولت هر ساله میلیاردها ریال صرف یارانه کالاهای اساسی به منظور حفظ یا افزایش رفاه مصرفکنندگان مینماید. در مقابل افزایش نرخ تورم، ر فاه را کاهش میدهد. در این صورت دولت نیازمند معیاری برای سنجش شدت تأثیرپذیری مصرفکنندگان از تورم است. هدف این مقاله استخراج و محاسبه شاخص رفاهی تغییرات جبرانی مبتنی بر تابع مخارج AIDS و ارزیابی اثر رفاهی منفی ناشی از افزایش نرخ تورم بر رفاه مصرفکنندگان است. از اینرو در این مقاله با برآورد سیستم معادلات تقاضای AIDSبه روش رگرسیونهای به ظاهر غیرمرتبط تکراری در دوره 1392-1354، هزینه رفاهی ناشی از افزایش قیمتها در اقتصاد ایران محاسبه شده است. نتایج نشان میدهد که بر اساس معیار تغییرات جبرانی در طی دوره 1392- 1354، برای جبران آثار رفاهی تورم یک خانوار با بعد 5/4 نفر، باید سالیانه بطور متوسط 13 درصد مخارج کل به خانوارها پرداخت میگردید تا در سطح مطلوبیت اولیه باقی میماندند. محاسبه ضریب همبستگی معیار تغییرات جبرانی با نرخ تورم سالیانه گروههای مختلف کالایی نشان میدهد که گروههای کالایی مسکن، خوراک و بهداشت و درمان به ترتیب با ضرایب همبستگی 96، 61 و67 درصد، بیشترین اثر رفاهی منفی را بر مصرفکنندگان شهری داشتهاند.