دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57751320101122The Effect of Oil Wealth (Value of Proved Oil Reserves) on the Private Investment (The Case of Iran)بررسی اثر ثروت نفتی (ارزش ذخایر اثبات شده) برسرمایهگذاری بخش خصوصی (مطالعة موردی ایران)11857554FAمحمدناصر شرافت جهرمیگروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتیسید علی حسن اسلامی نژادکارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20110712Although there are a lot of studies on the specification of the function of private investment in Iran, in these studies the role of oil has appeared just as its revenue and other effects of existence of oil reserves, such as providing domestic supply of energy and confidence effect about the future, on the behavior of private investors have not been considered. In this study, it is intended to consider these effects through introducing the variable of oil wealth (Value of Proved Oil Reserves). To this end, ARDL method and ECM for the period are used. In this way, by calculation of user cost of capital (UCC) in Iran, the function of private investment has been specified and estimated. Based on the results, the effects of oil wealth and non-oil GNP on the function of private investment are positive, but the effects of UCC and are negative.<em>هر چند مطالعات بسیاری در زمینة تصریح تابع سرمایهگذاری بخش خصوصی در ایران انجام شده، اما در این مطالعات نقش نفت تنها بهصورت اثر مستقیم درآمدهای جاری آن ظاهر شده است و اثر اطمینان حاصل از وجود ذخایر نفتی و همچنین تأثیری که نفت از کانال تأمین انرژی داخل برای بخش خصوصی دارد، چشمپوشی شده است. در تحقیق حاضر سعی شده تا با معرفی متغیر ثروت نفتی (ارزش ذخایر اثبات شدة نفتی)، این <br /> اثرات نیز در نظر گرفته شود. بدین منظور با کمک روش </em><em>ARDL</em><em> و الگوی </em><em>ECM</em><em> و با استفاده از دادههای سری زمانی سالانة کشور و برخی متغیرهای اساسی مؤثر بر تابع سرمایهگذاری بخش خصوصی، ضمن محاسبة هزینة استفاده از سرمایه در کشور، تابع سرمایهگذاری بخش خصوصی تصریح و برآورد شده است. بر اساس نتایج، اثر متغیرهای ثروت نفتی و تولید ناخالص داخلی بدون نفت بر تابع سرمایهگذاری بخش خصوصی، مثبت و اثر متغیر هزینة استفاده از سرمایه و </em><em>متغیر مجازی انقلاب (1357)، منفی ارزیابی شده است.</em>دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57751320101122Testing the Existence of Household’s Liquidity Constrint in Iranآزمون وجود محدودیت نقدینگی بودجة خانوار در اقتصاد ایران193857553FAمحمدعلی کفاییاستادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتیجواد عربیارمحمدیکارشناس ارشد اقتصادJournal Article20110716One of the basic assumptions in the theories of cousumption is about the possibility of liquidization of future income, in order to cover up household expenses over current income, i.e. a world without liquidity constraint. However the experience of real life makes the validity of this constraint assumption dubious. Therefore, consumption theories are improper. This paper tries to examine the validity of liquidity constraint assumption in Iran and estimate the share of household facing it. We found that this constraint exists is Iran and the share of people facing it in about 16%.
<em>یکی از فرضهای اساسی در نظریههای مختلف مصرف، در بارة امکان نقدشوندگی درآمدهای آتی برای پوشش دادن کسری بودجة زمان جاری خانوادههاست. اما شواهد تجربی دنیای واقعی، این فرض را مشکوک و نتایج نظریهها را مخدوش میسازد. این مقاله سعی میکند تا اعتبار این فرض را در ایران بررسی و سهم خانوارهای مواجه با این محدودیت را برآورد نماید. نتایج حاکی از وجود محدودیت نقدینگی در ایران است. سهم خانوارهای مواجهه، با محدودیت نقدینگی نیز 16% بهدست میآید که از سهم مشابه در کشورهای پیشرفته همانند انگلیس کمتر است .</em>دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57751320101122Presenting an Optimal Model for Keeping the Foreign Exchange Reserves of the Country in the Central Bank by Using Fuzzy Logicارائة یک الگوی بهینه برای نگهداری ذخایر ارزی کشور در بانک مرکزی با استفاده از منطق فازی396657552FAمحمدحسین پورکاظمیگروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتیمحمدناصر شرافت جهرمیگروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتیفرشید غلامیکارشناس ارشد دانشکدة علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20110626Entry of Euro into the International Monetary System as a serious rival for US Dollar and the steady depreciation of the value of US Dollar relative to Euro and other foreign currencies in the past few years have caused a lot of damage for those countries which have largely kept their reserves in terms of US Dollar. Therefore, forecasting the direction of foreign exchange rates are towards which the fluctuations inclined and also the determination of an optimal basket of foreign exchange are important for these countries.
In this article, using the fuzzy Autoregressive Moving Average (AREMA), the exchange rate of Rial against five main foreign currencies, namely, US Dollar, Euro, Japanese Yen, English Pound and Swiss Franc is Compared. As a result by applying the Variance-Average Approach, first by using 1381-1385 monthly data and then by applying the reset forecasting for the year 1386, the optimum combination of holding foreign reserves of the country's Central Bank has been estimated.
The results of the research show that first the error of Fuzzy AREMA Approach of forecasting is less the than the error of AREMA Approach. Second, based on the Variance-Average Approach, the share of US Dollar in the combination of foreign exchange reserves is decreasing and the shares of Euro and English Pound are increasing <em>ورود یورو به سیستم پولی بینالمللی به عنوان یک رقیب جدی برای دلار و کاهش مستمر ارزش دلار در برابر یورو و سایر ارزها در چند سال اخیر، خساراتی را برای کشورهایی که دارای ذخایر عمدتاً دلاری بودهاند، در برداشته است. لذا پیشبینی اینکه نوسانات ارزهای خارجی به کدام سو متمایلاند و تعیین سبد ارزی بهینه، حائز اهمیت است. در این مقاله، با استفاده از روش فازی آریما، نرخ برابری ریال ایران در برابر پنج ارز عمده یعنی دلار آمریکا، یورو، پوند انگلیس، ین ژاپن و فرانک سوئیس پیشبینی شده و با استفاده از رهیافت میانگین ـ واریانس، ترکیب بهینه برای نگهداری ذخایر ارزی کشور در بانک مرکزی با دادههای ماهانة 1381 لغایت 1385 به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که خطای پیشبینی روش فازی آریما کمتر از خطای پیشبینی روش آریماست و بنا به رهیافت میانگین ـ واریانس، سهم دلار در ترکیب ذخایر ارزی کاهش، سهم یورو کمتر و سهم پوند بیشتر افزایش مییابد. </em>دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57751320101122Estimating Monetary Damages and Loss of Life Caused by a Relatively Powerful Earthquake in Tehran and Assessing its Impact on Total Output and Economic Growthبرآورد خسارتهای مالی و جانی یک زلزلة نسبتاً شدید در تهران و تأثیر آن بر سطح تولید و رشد اقتصادی678457551FAمحمد نوفرستیگروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی تهرانرادینه موسویدانشجوی دکتری، دانشگاه شهید بهشتی، دبیJournal Article20110622In this article, the effects of monetary damages and loss of human lives, caused by a relatively powerful earthquake in Tehran, are estimated at the level of country’s output and economic growth. The results indicate that if in 1389 a hypothetical earthquake with a 5.5 on the Richter scale would have occurred in Tehran during the day time or at night, damage caused by buildings destruction would have been around 989470 billion Rials and the death would have been 416 thousands in the day time and 541 thousands at night. Such an earthquake in 1389, would have caused output to reduce by 27400 billion Rials in 1376 constant prices. This amounts to a 5.5 percent reduction in total output relative to the case of not occuring an earthquake in that year. <em>در این مقاله تأثیر خسارتهای مالی و تلفات جانی یک زلزلة نسبتاً شدید در تهران بر سطح تولید و رشد اقتصادی کشور بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که اگر در سال 89 زلزلهای فرضی با قدرت 5/5 در مقیاس ریشتر در تهران اتفاق میافتاد، شاهد انهدام سرمایهای در حدود 989470 میلیارد ریال و از بین رفتن 416 هزار نفر از جمعیت شهر تهران در صورت وقوع زلزله در روز و 541 هزار نفر در صورت وقوع در شب میبودیم. همچنین درخصوص تأثیر زلزلة فوق بر سطح تولید و نرخ رشد اقتصادی باید ابراز داشت که سطح تولید ناخالص داخلی به قیمتهای ثابت سال 76 پس از وقوع زلزله در سال 89 تا حدود 27400 میلیارد ریال کاهش مییافت. مبین این امر 5/5 درصد کاهش در تولید نسبت به موقعیتی است که زلزلهای اتفاق نمیافتاد.</em>دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57751320101122Impact of World Bank Lending Facilities on Private Investment :the Cases of "MENA"; Lessons for Iranتأثیر تسهیلات اعطایی بانک جهانی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزة منا: درسهایی برای ایران8510257550FAکریم آذربایجانیعضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهانسید کمیل طیبیگروه اقتصاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهانرامین اسلامیکارشناس ارشد اقتصادJournal Article20110708Investment and capital accumulation caused the key to economic growth in each country is considered. One of the main problems and barriers to investment in developing countries, shortages and lack of domestic financial resources is assured. Therefore, funds received from the institutions of international development at one of the available resources to finance part of the investment needs of developing countries. Some of these institutions like the World Bank for purposes such as reducing poverty and improving developing countries are working. However, these facilities may be entering the economy of these countries to adverse effects be followed. In this study, a model for private sector investment is designed to function of public sector investment, GDP, inflation and theWorld Bank Lending Facilities. The desired pattern, with 10 countries MENA field time series from 1970 to 2006 using Generalized Methods of Moments (GMM) has been fitted. The results of the estimation model used here have shown that the World Bank granted credits of private sector investment was negative and decrease in private sector investment has been. The effect of public sector investment on private sector investment led to the creation Crowding in effect and the effect of changing inflation rates on changes in private sector investment has been negative sign that this effect is expected.<em>سرمایهگذاری و انباشت سرمایة ناشی از آن، کلید رشد اقتصادی هر کشور به شمار میآید. یکی از مهمترین مشکلات و عوامل بازدارنده برای سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه، کمبود و فقدان منابع مالی مطمئن داخلی است. از اینرو، اعتبارات دریافتی از مؤسسات توسعهای در سطح بینالملل یکی از منابع موجود جهت تأمین مالی بخشی از نیازهای سرمایهگذاری کشورهای در حال توسعه است. برخی از این مؤسسات مانند بانک جهانی برای اهدافی مانند کاهش فقر و ارتقای سطح توسعة کشورها تلاش میکنند. با این حال ممکن است ورود این نوع تسهیلات به اقتصاد این کشورها اثرات نامطلوبی را به دنبال داشته باشد. در این مطالعه، الگویی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی طراحی شده که تابعی از سرمایهگذاری بخش دولتی، تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم و تسهیلات اعطایی بانک جهانی است. در الگوی مورد نظر، 10 کشور حوزة منا با سری زمانی 1970 تا 2006 به روش گشتاورهای تعمیم یافته</em><em> (GMM)</em><em> برازش شده است. نتایج حاصل از تخمین الگوی مورد بحث، نشان دادهاند که اثر اعتبارات اعطایی بانک جهانی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی منفی و موجب کاهش در سرمایهگذاری بخش خصوصی شده است. همچنین تأثیر سرمایهگذاری بخش دولتی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی موجب به وجود آمدن اثر درونرانی شده و تأثیر تغییر نرخ تورم بر تغییرات سرمایهگذاری بخش خصوصی دارای علامت منفی است که این اثر مورد انتظار است.</em>دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57751320101122The Study of Foreign Direct Investment on Economic Growth (A Comparative Analysis of Developed and Developing Countries)بررسی تأثیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی (تحلیل مقایسهای کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته)10312057549FAمهدی صفدریعضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستاناسداله الوندی زادهدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستانحامد شعیبیدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه سیستان و بلوچستانJournal Article20110630The purpose of this study is to investigate the effect of the economic variables on the growth of selected developing and developed countries. For comparing the effect of the variables on the economic growth in the mentioned countries, a the period of 1990-2006 is selected. In order to do this, we extracted data from WDI software Panel data econometric method is used. The results show that net capital in developing countries has a positive and significant effect on the gross domestic product of the developing countries with the coefficient of 0.41 and “degree of freedom” 0.19. Other findings show that FDI in developing countries has a negative impact on economic growth and for developed countries it is positive. Also, in developed countries elasticity coefficient of labor force is very high and it implies that productivity of labor force in the production process is so high.<em>هدف از این تحقیق بررسی تأثیر متغیرهای اقتصادی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب در حال توسعه و توسعهیافته است. برای مقایسه بین تأثیرگذاری متغیرها بر رشد اقتصادی در این دو گروه از کشورها، دوره زمانی (2006-1990) انتخاب شده که برای این منظور دادههای مربوط از بانک جهانی جمعآوری شده و از روش اقتصادسنجی دادههای تابلویی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که میزان سرمایة خالص در کشورهای درحال توسعه با ضریب 41 درصد و متغیر درجة آزادی تجاری با ضریب 19 درصد تأثیر مثبت و معنیداری بر رشد تولید ناخالص داخلی این کشورها دارد. سایر یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در کشورهای درحال توسعه، </em><em>FDI</em><em> تأثیر منفی و در کشورهای توسعهیافته، تأثیر مثبت بر رشد اقتصادی دارد. همچنین در کشورهای پیشرفته ضریب کشش نیروی کار بسیار بالاست که گویای بهرهوری بالای نیروی کار در فرایند تولید است.</em>دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57751320101122Contribution of Non-oil Export on Income Gap of Iran Economyبررسی اثرات صادرات غیر نفتی بر کاهش شکاف درآمدی در اقتصاد ایران12114157548FAمحمدقلی یوسفیعضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائیاصغر مبارککارشناس ارشد علوم اقتصادی دفتر امور بینالملل وزارت بازرگانینویده محمدلوکارشناس ارشد علوم اقتصادی دفتر دیوان محاسباتJournal Article20110704In this paper, the Non-oil export's effect on economic growth and income gap across Iran and its industrial partners is tested using time series and panel data datasets. To this end, the ordinary least square (OLS) and generalized method of moment (GMM) are applied. Results show that total export and oil export have positive effect on Iran’s economic growth, but non-oil export is an obstacle for its economic growth and is a factor that increases its income gap. With Non-oil export basket, Iranian economy will not have gain from non-oil exports in international market. Other results show that physical and human accumulation and financial development are engines for Iranian economic growth and factors that decrease its income gap and vis-à-vis population growth and nonoccurrence between official and parallel exchange market increase income gap across Iran and its industrial partners. <em>در این تحقیق اثر صادرات غیر نفتی بر رشد اقتصادی و شکاف درآمدی ایران با شرکای صنعتی آن با استفاده از دادههای سری زمانی و پانلی آزمون میشود. برای این منظور، از روش حداقل مربعات معمولی و روش گشتاورهای تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد، اگر چه کل صادرات واقعی و صادرات نفتی اثری مثبت بر رشد اقتصاد ایران دارند، اما صادرات غیر نفتی مانعی برای رشد اقتصادی ایران و عاملی در افزایش شکاف درآمدی است، بهطوریکه با ترکیب فعلی، ایران منفعتی از صادرات غیر نفتی در عرصة بین المللی نخواهد برد. سایر نتایج نشان میدهد که انباشت سرمایة فیزیکی و انسانی و توسعة بخش مالی موتور محرکی برای رشد اقتصاد ایران هستند و عاملی در کاهش شکاف درآمدی بهشمار میآیند. در مقابل، سیاستهای مشوق زاد و ولد و عدم تطابق بازار ارز رسمی و غیر رسمی عواملی در افزایش شکاف درآمدی محسوب میشوند.</em>دانشگاه شهید بهشتیاقتصاد و الگو سازی2476-57751320101122The Impact of Human Capital on Iranian Medium and Large Manufacturing Companies' Exportتأثیر سرمایة انسانی بر صادرات کالاهای صنعتی کارگاههای متوسط و بزرگ در ایران14316257547FAمحسن پورعبادالهان کویچعضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه تبریزپروانه امینیزادهدانشجوی کارشناسی ارشد گروه اقتصاد دانشگاه تبریزJournal Article20110706The role of human capital on industrial export and through that on economic growth is clear. This role is recently more highlighted in Iran by starting the rule of subsidy targeting. This paper investigates and compares the impact of human capital on the export of Iranian medium and large manufacturing companies, using a panel data set of two-digit ISIC manufacturing industries, for the period 2000-2006. For that purpose, we use the number of workers with higher education degree (as a proxy for human capital) to examine the effect of human capital on the export of Iranian medium and large manufacturing companies.
The results of the study show that human capital as well as manufacturing value added have positive and significant effects on the export of both of medium and large manufacturing companies, eventhough these effects are bigger for large companies. Also, the price indices, such as terms of trade and real exchange rate show weak or no significant effects. Therefore, any effort to expand the higher education is highly recommended.<em>نقش سرمایة انسانی در صادرات صنعتی و از طریق آن در رشد اقتصادی بر هیچ کس پوشیده نیست. این نقش با اجرایی شدن قانون هدفمند کردن یارانهها، که ممکن است به دنبال خود افزایش قیمت تمام شده محصولات و کاهش قدرت رقابت و امکان حضور آنها در بازارهای جهانی را در پی داشته باشد، پر رنگتر نیز میشود. این مطالعه به بررسی مقایسهای نقش سرمایة انسانی در صادرات کالاهای صنعتی کارگاههای متوسط و بزرگ</em><em>ایران میپردازد. برای این منظور، با استفاده از دادههای تابلویی گروههای 23گانة صنعتی ایران (کدهای دو رقمی </em><em>ISIC</em><em>) طی دوره زمانی 1385-1379، صادرات صنعتی تابعی از شاغلان دارای تحصیلات عالی (به عنوان شاخص سرمایة انسانی)، ارزش افزودة صنعتی،</em><em>نرخ ارز حقیقی و متغیر رابطة مبادله در نظر گرفته میشود.</em>
<em>نتایج به دست آمده نشان میدهد که طی دورة مورد بررسی، سرمایة انسانی و ارزش افزوده تأثیر مثبت و معنیدار بر صادرات کالاهای صنعتی کارگاههای متوسط و بزرگ ایران داشتهاند و تأثیر هر دو متغیر در کارگاههای بزرگ بیشتر است. عوامل قیمتی همچون رابطة مبادله نیز تنها در تعیین صادرات صنعتی صنایع بزرگ تأثیر معنی دار داشته است. این در حالی است که متغیر نرخ ارز حقیقی در هیچ یک از صنایع متوسط و بزرگ تأثیر معنیداری نداشته است. توصیة مهم سیاستی این مطالعه آن است که دولت برای توسعة صادرات صنعتی باید از نظر کمی و کیفی به توسعة تحصیلات عالی بپردازد و آموزش نیروی کار را بهبود و گسترش دهد.</em>